کد آهنگ

کد موسیقی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و مردى از کارگزاران او کاخى شکوهمند بر افراخت امام فرمود : ] نقره‏ها سر برآورده خود را مى‏نمایاند ، این بنا توانگرى تو را رساند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :7
بازدید دیروز :4
کل بازدید :176968
تعداد کل یاداشته ها : 147
103/1/9
3:8 ع

پیش از آنکه بخواهیم در مورد تکایا سخنی در میان بیاوریم می بایست تاریخچه ای و پیش درآمدی بر هنرهای نمایشی ، تعزیه و نقالی و ... داشته باشیم لیکن من نیز به تناسب این مقاله پیش در آرمدی در مورد تعزیه و نقالی خواهم گفت سپس در مورد تکایا و معرفی یکی از تکایا نیز در این مقاله می نویسم .

تعزیه : تعزیه به عنوان یک پدیده مذهبی و آیینی که به صورت هنرنمایشی در امده است قرن هاست که در ایران زمین رواج داشته ، تعزیه در لغت به معمنای سوگواری و بر پا داشتن عزاست . تعزیه هنری نمایشی مذهبی و آیینی است که برای سوگوارای و بر پا داشتن عزا برای امام حسین (ع) است که براساس واقعه غم انگیز کربلا برگزارمی گردد .

درمورد تاریخچه تعزیه اطلاع خاصی در دست نیست ولی در کتاب اسلام در ایران نقل شده است " معزالدوله دیلمی در سال 352 هجری قمری پس از فتح بغداد دستور داد مردم در عاشورا گردهم بر آیند و اظهار حزن کنند در این روز بازارها بسته شد ، خرید و فروش تعطیل گردید ، قصابان گوسفند ذبح نکردند مردم آب ننوشیدند ، در بازار ها خیمه به پا کردند زنان به سر و روی خود می زدند و دور شهر می گردیدند و بر حسین ندبه می کردند . " و بعد ها صفویان که خود را فرزندان شیخ صفی الدین اردبیلی می دانستند و مذهب شیعه را رسمی کردند هنر تعزیه رونق گرفت و در زمان قاجاریه با سفر ناصر الدین شاه به فرنگ و با تحت تاثیر قرار گرفتن از هنر تئاتر و علاقه وی به تئاتر و به دلایل مذهبی که نمی توانست هنر تئاتر را وارد ایران کند و از هنر تعزیه که شباهت هایی به هنر تئاتر داشت حمایت نمود و هنر تعزیه را رشد و گسترش داد و وابستگان شاه نیز برای خود نمایی از گروههای مختلف تعزیه حمایت می نمودند .

نقالی : نقالی یکی از هنرهای قدیمی ایران زمین است نقالی عبارتست از نقل یک واقعه ، قصه و یا شعر با حرکات و حالات بیان مناسب در برابر جمع . نقال یکی از چهرهای مهم هنرهای نمایشی ایران زمین است و عموما نقال ها که بازیگرانی چیره دست بوده اند مرشد نیز گفته می شد .

قصه ها ، وقایع و اشعار ، عموما حماسی بودند و قالبا از اشعار شاهنامه استفاه می شد البته باید گفت از آنجا که هنر نقالی هنری بوده که از پیش از اسلام نیز در ایران رواج داشته و به همین دلیل اکثر داستان های نقالان سینه به سینه نقل می شده که اکثر مجموعه های شعرها و یا داستان ها از روی داستان های همین نقالان به وجود آمده اند همانند شاهنامه و مثنوی معنوی .

                  تکییه معماون الملک

در دوران آل بویه به قصه های نقال ها رنگ بوی مذهبی داده شد و داستان های حماسی به داستان های حماسه های امام علی (ع ) و دلاوری های امام علی (ع) در جنگ ها و ... مبدل شدند و در زمان صفویه بیشتر قصه های نقال ها قصه های مذهبی بودند .

نقالی از زمان ال بویه به بعد کمک فراوانی به تبلیغ اسلام و مکتب شیعه نمود و نقالی نیز جای خود را هنر تعزیه باز کرد .

تکایا : تکایا دارای جایگاهی مذهبی و آیینی بوده اند و کاربرد تکایا بیشتر برای مراسمات نمایشی مذهبی و آیینی بوده که تعزیه ، نقالی و شبیه خوانی و ... از آن هنر ها بوده است علاوه بر کابرد نمایش ها در تکایا در محرم و عزاداری های مذهبی از این بنا ها استفاده می شده و کاربری همانند حسینه ها پیدا می کرده می توان گفت که تفاوت تکایا با حسینه ها در این است که تکایا علاوه بر کاربری مذهبی کاربری غیر مذهبی نیز داشته اند و و در تمام طول سال نیز دایر بودند .

تاریخچه تکایا : تکایا به علت کاربری غیر مذهبیشان که کاربری نمایشی بوده شاید تاریخچه شان به قبل از اسلام برسد زیرا که هنر نقالی یکی از هنرهای باستانی ایران زمین بوده که قبل از اسلام نیز در ایران رواج داشته و بنابراین احتمال آن هست که تکایا و یا بناهای با نام های دیگر برای نمایش های آن زمان وجود داشته و با ورود اسلام به ایران و واقعه غم انگیز کربلا و به وجود آمدن هنر تعزیه از تکایا و یا بناهایی به نام های دیگر استفاده نمودند زیرا که ماهیت این بناها با هنر تعزیه یکی بوده از همین بناها استفاده نموده و تکایا به شکل امروزیشان در آمده اند . و اما در زمان صفویه از تکایا نیز برای عزاداری های امام حسین (ع ) استفاده شد ه است ( همچون حسینه ها ) و در زمان قاجاریه با توجه به علاقه خاص ناصرالدین شاه به هنر تعزیه تکایا رشد و گسترش نمودند و شاید بیشترین تعداد تکایا موجود را می توان به دوره قاجاریه نسبت داد و اما در دوره پهلوی به دستور رضا خان خیلی از این بنا ها را تخریب نمودند و به همین دلیل اطلاعات در مورد تکایا اندک می باشد .

معماری تکایا : معماری تکایا همانند هر فضای نمایشی نیازمند یک سن بوده ، در تکایا یک سن در وسط ( که به صورت دائمی با آجر و... ساخته می شد و یا به صورت موقت با چوب و قابل جابجایی ) و پیرامون سن ها را رواق ، حجره های دو طبقه ( طبقه همکف برای آقایان و طبقه بالا برای خانم ها ) و یا سکو را تشکیل می دادند عموما قسمت سن به صورت سر باز بوده است .

تکایا را قالب بر سر چند گذر اصلی می ساخته اند و مردم در زمانی که مراسمی در آنجا برگزار نمی شد از آنجا به عنوان محل گذز استفاده می کردند و بعضی از تکایا در چهار سوق های بازار ها واقع بودند و در زمان برگزاری نمایش و ... مغازه های اطراف آن بسته می شدند ( همانند تکیه بالا و پایین تجریش ) و عموم اینگونه تکایا صرفا کاربری مذهبی داشته اند .

تکایا را در بعضی از جاها همانند مساجد چهار ایوانی ، چهار ایوانی می ساخته اند که در چهار طرف چهار ایوان بزرگ و بسته داشته اند که مخصوص اعیان ، اشراف ، امیران و بانیان تکایا بوده است و در برخی دیگر از تکایا یک ایوان بزرگ وجود داشته که مخصوص گروهی خاص بود ( اعیان ، اشراف ، امیران و بانیان تکایا ) و مردم معمولی در کف حیاط و یا در سکوها دور تا دور سن می نشسته اند و که خانم ها در طرف دیگر سن و یا در طبقه بالا حجره ها و سکو ها می نشسته اند.

از تکایا معروف می توان به تکییه دولت ( که در زمان پهلوی تخریب شد )، تکییه امیر چخماق در یزد ، تکییه معاون الملک و تکییه بیگلربیگی در کرمانشاه ، تکییه بزرگ اردستان ، تکییه زواره ، تکییه حصیر فروشان در رشت و ... را می توان نام برد .


  
  

 

 

با تعریف  ساده می توان گفت  کانسپت ها  ایده هایی (Ideas) هستند که  عناصر  گوناگونی  در یک  جا گرد هم  میآورند. این عناصر  گوناگون  ، در متن این نوشتار؛ تفکرات ، تصورات و مشاهدات هستند. در معماری  کانسپت ، مسیری  است که طی آن نیازهای فیزیکی ، شرایط  محیطی و باورها به هم می پیوندند و به این  ترتیب  کانسپت ها  بخش مهمی  از روند  طراحی معماری  را شکل  می دهند.

این بحث ذریی تعیین جایگاه  کانسپت  در طراحی معماری به تعریف  انواع پنجگانه  کانسپت می پردازد که عبارتند از : قیاسی ، استعاری ، ذاتی ، پاسخ مستقیم (حل مشکل) و آرمانی

کانسپت ها:

همیشه کانسپت ها توسط  معماران پدید نمی آیند. شاید بهترین  نمونه  این موضوع  پاسخ لوکورنوریه به کانسپت مورد نظر  کارفرما در ساختمان  کارگاه های  چوب در مرکز هنرهای بصری در دانشگاه هاروارد باشد. این مرکز  یک بخش  دانشجویی است که  نه تنها  برای  دانشجویان  رشته های  هنری  بلکه برای  سایرین  هم قابل استفاده است. کانسپت مورد نظر  مسولان دانشگاه اینچنین که اگر  دانشجویان  بیشتری  از فعالیت های مرکز با خبر  باشند و بتوانند جریان کار و زندگی  درون آن را مشاهده کنند آنگاه شرکت و حضور  آنها در  کارگاه ها متحمل تر خواهد  بود و لوکورنوریه  کانسپت را به اجرا در آورد : به این صورت او از درون  مسیر عبور پیاده موجود در سایت رمپی طراحی کرد که مانند تونلی  از درون  ساختمان  عبور می کرد. و امکان  مشاهده  بسیاری  از استودیوها و کارگاه ها را فراهم می آورد.

شش واژه ای که  دترپی می آید مترادف  هایی برای  جست جوی کانسپت هستند که  توسط بسیاری  از معماران  بیان می شود:

اندیشه های 1-معمارانه 2- نگاره ها 3- ایده های فراسازمانده ، 4- سارتی 5- ایکمن 6- مترجمان بی واسطه یا از این قبیل  اندیشه های  معمارانه  معطوف به  یک ویژگی (فن – معمارانه)  خاص هستند مانند نور آفتاب ، فضا ، ترتیب فضاها ، همبستگی  فرم ساده  و یا نحوه قرار گیری در منظری  بخصوص  که هر کدام  می توانند  بر روند طراحی  بنا تاثیر گذار باشند. به این صورت  که این ویژگی آرکیتکتونیکی پایه اخذ  تصمیمات  در طراحی  خواهد بود. یک نگاره ،  یک الگو  یا ایده همین است  که در طول  طراحی پروژه  تکرار  می شود.  در سطح  پایین می تواند یک  نقش  هندسی  به خصوص  باشد که در  سرتاسر  یک طرح  مشاهده می شود. همچنین  این نگاره  می تواند  سطوح  بالاتری هم  داشته باشد. در کتابی  به نام نگاره نور  (light id theme)   که در باره  هاگری هنری  کیمبل است ، لویی کان تغییرات آفتاب  را در فصول  مختلف  و همچنین  در طول یک  روز واحد  را عاملی  بسیار با اهمیت  در راستای  تکمیلی  یک اثر  شایسته می داند. در طراحی  این گالری  کان تلاش کرده تا این  کیفیت  متغیر آفتاب را به درون بنا بکشاند.

ایده های فراسازمانده مربوط به  ترکیب بندی هندسی و سلسله مراتب  کلی  بخش های  مختلف  پروژه می باشد. طراحی شهری و طراحی  محیط های دانشگاهی  مثالهای شفاف و واضحی  هستند که  در آنها ابتدا یک الگو کلی  نظم دهنده ایجاد شده و به تدریج  تکمیل  می شود. یک ایده  فراسازمانده  به قسمت های مختلف تا جایی که  نظام کلی باشند  اجازه تنوع  و تغیر خواهد داد. طرح تامس جفرسون برای دانشگاه ویرجیینا یک  نمونه  خوب برای  این مطلب  است.

هدف ایده فراسازمانده در اینجا این بوده که  با ایجاد  سازه ای  کافی   امکانی به وجود آید  که در آن  هر یک از بخش ها  ضمن آنکه  خصوصیات شخصی دارند همانطورهم  مانع کل باشند.  در طرح  جفرسون  این مساله  کاملا  به اجرا در آمده  به صورتی  که اگر چه  یک نظام کلی  مشهود است اما هر یک  از بنا ها هویت  مخصوص خود را دارا هستند.

در پروژه های یزرگ  گاهی طراحی  مسیرهای  عبور (سیرکولاسیون) در جای  ایده  فراسازمانده قرار می گیرند. برای مثال  در پروژه  نوره هوا و فضای واشنگتن – اثر هلموت ، اوباتا کاسابوم – ایجاد و توسعه  فضاها در اطراف  مسیرهای  عبور  انتخاب  هوشمندانه  طراحان  بوده و چرا که  این کار  آنها باعث  شده  تعداد بازدید کنندگان  از حداکثر  پیش بینی شده هم فراتر رود.

در قرن نوزدهم میلادی  در مدرسه  نورآر فرانسه  روش  آموزش  متفاوتی  شکل گرفت که اسکیس (esquisse)  و طرح  خام (parti)  از فرآورده های  مفهومی  و گرافیکی  آن هستند در این  روش  دانشجویان  باید توانایی ارائه مفهومی (Conceptual) خود را به سطوح  بالا ارتقاء  می دادند.  از آنها  خواسته  می شد تا ابتدا کانسپت و طرح  اولیه  را در چند ساعت  ابتدایی  کاربردی پروژه  مشخص کنند و تا انتها  به این طرح  وفادار بمانند.  ادوارد ب=لاربی بارنز برای توصیف  رابطه  کانسپت و دیاگرام  اولیه  با پروژه  کامل شده  و این که این کانسپت و دیاگرام  باید  ساده شده  آن پروژه  باشند از  اصطلاح  برگردان مترجمان  بی واسطه (Literal translation)  بهره گرفت.  به عقیده  بارنز کانسپت یک پروژه  باید حتی  با یک  طراحی ساده  روی یک  دستمال  کاغذی هم  قابل  بیان و ارائه  باشد. به شکلی که  این دیاگرام  اولیه به وضوح  شفافیت ساختمان  تمام شده  روی همان دستمال  کاغذی  مشاهده کرد. به گفته او : یک بنا  می باید دارای  طرحی  قوی و معمارانه – نه مجسمه  شکل یا  نقاشی وار – باشد طرحی  که مرتبط  با فعالیت  درون ساختمان باشد ..................هر وقتی  از یک معمار  سوال می شود  که روی  چگونه  ساختمانی  کار می کنی؟ او باید بتواند به سرعت  طرحی ذهنی یا دیاگرامی  از ایده معمارانه خود ارائه کند.

کانسپت ها و طراحی معماری

شکل گیری  کانسپت پدیده ای  خود به خودی  نیست  بلکه نیازمند تلاشی متمرکز  برای گرد آوری و ترکیب  مسائل  مختلف است. گردآوری  این مسایل  کاری هوشمندانه  است کاری  به عقیده  بسیاری از  طراحان ، معماران ، منتقدان  نویسندگان هنرمندان متشکل از  10 درصد  الهام  و استعداد و 90 درصد پشتکار  و سخت کوشی است. شکل دهی کانسپت برای بسیاری  کاری نا آشنا است. همچنین دانشجویان  اندازه  فراگیری  و درک سایر  مباحث  طراحی  در این مورد  با  سختی مواجه اند.  در زمینه  تقویت  مهارت  کانسپت سازی سه مانع اصلی  وجود دارند.  اولین  مانع مربوط  به  چگونگی  برقراری ارتباط . دومین  مانع  مربوط به  کمبود تجربه و سومین  مانع مربوط  برقراری  سلسله مراتب هستند.

اولین مشکلی  که یک دانشجو  با آن مواجه می شود برقراری  ارتباط است. نکته جالب  در این  رابطه این است  یخت ترین  کار این این نیست که چگوننه کانسپت خود را به دیگران  معرفی کنیم  بلکه چگونه  باید آن را برای  خود تشریح کنیم. به همین خاطر طراحان می آموزند ، تا قبل از تشریح ایده های خود  برای  دیگران  نوعی  دیالوگ  به عنوان  مترعه  در ذهن  خود برقرار سازند ، مشکل دیگر  برقراری  ارتباط گرافیکی  است متاسفانه  بسیاری  دانشجویان  در ترسیم  و طراحی  ایده  مورد نظر  خود اکراه  دارند. در معماری  هر آنچه  که قرار است ساخته شود می بایست  ابتدا  ترسیم گردد . پروسه ترسیم و طراحی باید  در مراحل  ابتدایی کارآغاز  شود تا  طرح پیشنهادی  و کانسپت آن بتوانند  دائما  نقد و اصلاح شوند.

 


  
  
<      1   2   3   4   5