کد آهنگ

کد موسیقی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
میوه دانش، با کردار نیک چیده می شود نه باگفتار نیک . [امام علی علیه السلام]

با سلام خدمت تمامی دوستان

خوشحالم از اینکه میبینم هنوزم که هنوزه یاد شهر مردان خدا از یادها نرفته

شهری که اشخاصی مثل مرحوم پرویز دهداری منوچهر سالیا شهید دریا قلی و....... از اون بلند شدن و نامشون در کنار دیگر مشاهیر ایران گذاشته شده

اینم چندتا چیز از شهر ابادان



اصطلاحات بومی آبادان:

ا:

ال اف:لاف،بزرگنمایی.با دروغ و خالی بندی خیلی فرق دارد.

آب مکانیک:فاضلاب.در شرکت نفت به قسمت ادارهء فاضلاب گفته میشد.

آبودان:آبادان.

آسک:آسیاب دستی که با آن در خانه ها گندم را آرد می کردند.تشکیل شده بود از دو صفحهء سنگی که روی هم قرار میگرفتند و یک دستهء چوبی یا فلزی،سنگ بالایی متحرک بود و سنگ پایینی ثابت وستمکش.گندم را از درون سوراخ سنگ بالایی به میان این دو سنگ می ریختند و دستهء آنرا مادر بزرگها با دست می چرخاندند و آنقدر می چرخاندند تا گندم کاملا" آرد میشد.اگر شنیدید که مردان آبادانی در کشاکش دهر سنگ زیرین آسیاب بوده اند،معنایش همین است.یعنی همیشه صبر پیشه کرده اند و صبوری به خرج داده اند.

آف:تعطیلی،بیکاری،خاموشی.

آفیس بوی:پادو،گماشته.

آفیس:دفتر کار.

آمو:عمو،عامو هم میگوییم.

اب سنت:غایب.اصطلاح شرکتی هاست.

ادووه:ادویه.

اُرد:دستور دادن،امر کردن،از اردر انگلیسیها گرفته شده.

اسپکتر:رئیس،مسئول.

اسپیتال:آبادانی شدهء هاسپیتال است به معنای بیمارستان.

استور:کلمه ایست که از انگلیس آمده ولی دیگر مال خودمان شده،به معنای فروشگاه،بطور خاص به فروشگاههای شرکت نفت گفته میشد.

استیج:سکو،جایگاه.

استیشن:ایستگاه.

اسکرو:پیچ گوشتی،اصل آن اسکوردرایور است.

اش تی تی:نوعی بازی محلی است.زووو هم میگفتیم.

ام پی:پلیس محافظ شرکت نفت و منازل شرکتی.

ایستگاه 13:فیه،بعد از زیارتگاه سید عباس است.اصطلاحی طنزگونه بوده که دیگر مصطلح نیست.

ب:

باخسام:نوعی نان تنوری فانتزی،پیراشکی.

باخسم:باخسام،نان سفید.

بافتن:با مشت زدن.

بافه:یک مشت از هر چیزی.

بای سیکل:دوچرخه.

بتل:نوعی سوسک سیاه با بالهای ضخیم است.

بسکوت:بیسکوئیت.

بگ پی:پولی که از حقوق مانده بود و جزء طلب کارگران محسوب میشد.همان دیون است.                        

بُلکم:متمرد،رودار،پر مدعا.

بلم:قایق،قایقهای چوبی و کوچک دست ساز را می گوییم.

بلهر:بی ادب،گستاخ.