معماری داخلی به عنوان طراحی هدفمند فضاهای داخلی و ساماندهی آنها به منظور استفاده بهینه کاربران، از زمانهای دور با آدمیهمراه بودهاست…. مصریان باستان همواره توجه ویژهای بهارایه بندی فضاهای داخلی داشتهاند و با استفادهاز نقاشی و تندیسها بر غنای فضای داخلی معابد و مقابر خود میافزودند. از دوران رنسانس نیز که معماران همراه و همگام با سایر هنرمندان به دنبال تولید فضاهای معماری متفاوت بودند، توجه به فضاهای داخلی اهمیتی کمتر از کلیت بنا نداشتهاست. نقاشیهای میکل آنژ مانند آنچه در سینسیناتی دیدهمیشود از این قبیل طراحیهای داخلی است که هنرمندی نفاش سعی بر فضا سازی داخلی کردهاست. در ایران نیز توجه به فضاهای داخلی جدای از نماهای خارجی همواره مورد توجه معماران قرار داشتهاست.در مجموعه عظیم تخت جمشید که برای ساخت آن تمام هنرمندان و صنعتگران خبره دنیا بهایران آورده شدند، حجاریها، جزئی تحکیم کننده در فضاهای داخلی است. کاخهای بزرگ هخامنشی در پاسارگاد، تخت جمشید و شوش علاوه بر اینکه شاهکار معماری هستند از نظر هنرهای تزیینی اهمیت فوقالعاده دارند. حجاری این کاخها در کمال دقت و ظرافت انجام گرفته و کلیه جزییات بر روی سنگ حجاری شدهاست. برای نمونه باید از نقش داریوش بزرگ و خشایارشا بر دیوار بنای خزانه داریوش در تخت جمشید نام برد.این نقش، داریوش را در حالیکه بر تخت نشسته و گل نیلوفر در دست و دو بخوردان در جلو او قرار دارد نشان میدهد. در مقابل داریوش مردی با لباس مادی ایستاده و دست خود را جلو دهان گرفتهاست. پشت سر داریوش، خشایارشا ولیعهد او ایستاده و در پشت خشایارشا به ترتیب یک سردار پارسی و اسلحه دار مخصوص شاه و بالاخره دو سرباز گارد شاهی ایستادهاند. علاوه بر حجاری از کاشی مینایی نیز در تزیین کاخها استفاده شدهاست که نمونه آنها نقش سربازان جاوید در شوش است. ستونهای بلند و سرستونهای عظیم هخامنشی نیز کاملاً جنبه تزیینی داشتهاند. قسمت جالب حجاری، نقش خنجری است که به کمر اسلحه دار مخصوص شاه بسته شدهاست غلاف این خنجر بهترین معرف هنر تزیینی در ایران عهد هخامنشی است.
در مساجد ایران نیز توجه به تمام جزئیات فضای داخلی مثل رنگ، آرایه و میزان نور به دقت مورد توجه بودهاست. طراحی هر فضا به تناسب عملکرد فضا صورت میگرفتهاست. شبستانهای جنوبی با ارتفاعی معمولا کمتر و طراحی متفاوت از سایر شبستانها بودهاند و ایوانها و ورودیها معمولا با دقت کاشیکاری میشدند. کاربرد آجر در معماری دوره سلجوقی بسیار رواج پیدا کرد و از انواع طرحهای هندسی در آجر استفاده میشد. هنر آجرتراشی و تزیینی بنا با آجرهای تراشیده، از قرن پنجم قمری در ایران معمول بودهاست. در کنار این تزیینات بسیار زیبای آجری، کتیبهها و خطوط تزیینی، با استفادهاز آجر تراشیده، یکی از ویژگیهای معماری سلجوقیان است. شیشههای دورهاسلامیکه آغاز آن (قرن هفتم و هشتم میلادی) قرن اول قمری است، از آمیختگی میان تمدنهای امپراتوری روم شرقی (بیزانس) و پارت و ساسانی، در ایران حاصل شدهاست. با توجه بهاشیاء شیشهای کشف شده، این هنر در سمرقند، شهر ری، جرجان و نیشابور رونق بسزایی داشتهاست. وجود اشیاء متعلق به سده پنجم تا اوایل سده هفتم قمری حکایت از رونق صنعت شیشهگری در دوره سلجوقی میکند و با کشف اشیای شیشه در جرجان ونیشابور میتوان نواحی خراسان و گرگان را از جمله مراکزساخت اشیای شیشهای دانست. در اوایل دوران اسلامی کاربرد گچ در تزئینات معماری، از جایگاه والایی برخوردار بود بطوریکه اغلب سطوح بناها را با آن اندود میکردند و روی آن را گچبری رنگی تزئین میکردند.
در قرن پنجم هجری قمری، تغییراتی در ظاهر گچ بریها پدیدار گشت که محصول خلاقیت و ابتکار بود. در این دوره گچ بری از نظر تنوع اجراء به مرتبه حیرت انگیزی دست باقتو در اغلب موارد و در نحوهاستفادهاز گچبری نیز تغییراتی پیدا شد به گونهای که کم کم بطور موقت، گچ بری جای خود را به رشد عظیم آجر کاری دوره سلجوقی داد. اما این بدان معنا نبود که گچ بری جایگاه والای خود را بطور کلی از دست بدهد چرا که وجود گچ بریهای بسیار غنی همچون گنبد علویان همدان موید این نکتهاست که گچ بری به موازات آجر کاری به پیشرفت و تکامل خود ادامه داد.
در دوره صفوی، تزیینات چوبی در بناهای غیرمذهبی دارای نقش اصلی بود و در آنها میزان بیشتری ازتذهیبکاری و نقاشیهای لاکی استفاده میشد. طرحهای آنها با هنر مینیاتور دارای رابطه نزدیکی بود. کندهکاری و خراطی به ویژه در درها و سقفها خود هنر خاصی دراین دوره بودهاست. نقاشیهای دیواری (فرسک) در کاخ عالیقاپو، قصر اشرف و چهلستون و همچنین آیینهکاری به عنوان نوعی تزیین جدید دربناها، مانند آیینه خانه، مورد استفاده قرار گرفتهاست. هنر کاشیکاری و همچنین شاهکارهای درخشان و پرجاذبه هنر گچبری پس از اسلام در ایران کهاز بناهای دوره سلجوقیان و ایلخانیان رواج یافت، در دوره صفویه بهاخرین حد زیبایی وتکامل رسید. سه قسم کاشیکاری مهم در تزیین بناهای این دوره چشمگیر هستند: کاشی یکرنگ، کاشی موزاییک یا معرق و کاشی هفت رنگ. بناهای دوره صفوی که با این نوع کاشیکاری آرایش شدهاند، در هیچ جای دنیا نظیر ندارند. نکته قابل توجه در تزئینات داخلی و خارجی بناهای سنتی ایران این است، که تزئینات جزئی از بنا بوده و هیچ گاه به صورت بزک و عنصری اضافی نبودهاست حتی در دورهای سفت کاری و تزئینات هم زمان اجرا میشد. این میزان توجه بهارایه و تزئینات سبب ارتقای کیفیت فضاهای مورد استفاده بودهاست. معماری کویری ایران به ویژه در خانهها، به علت ماهیت درونگرای آن سرشار از نمونههای بدیع و زیبای طراحی داخلی است که در آن ایجاد فضایی در تضاد با محیط کویری و القای حس زندگی و سرسبزی درون بنا از مهمترین اهداف معماران سنتی در طراحی داخلی بودهاست. استفادهاز شیشه، آئینه، گچ کاری و هنرهای ظریفه دیگر در تزئین و آرایه بندی فضا، تمام ملاحضات زیبایی شناسی، اقلیمیو حتی شرعی را نیز شامل میشدهاست به عنوان مثال شکلگیری آیینهکاری به عواملی چند بستگی داشتهاست.
این عوامل عبارتند از:
1 ـ نیاز به روشنایی موجب شد تا از آیینه برای تزئین استفاده شود. زیرا در این صورت با حداقل نور میتوان روشنایی زیادی ایجاد کرد.
2 ـ چون طبق دستورات دینی هنگام عبادت نباید چهره خود را در آیینه دید، آیینهها به حال شکسته قرار گرفتند به نحوی کهاگرچه در مقابل آن قرار گیرید نمیتوانید چهره خود را ببینید.
3ـ علاقه به تزئین زیارتگاهها موجب شد تلاش برای تزیین بکار رود.
4- چون بکارگیری تصاویر موجودات زندهاعم از انسان و حیوان در محل عبادت در اسلام در مقابل نمازگزار مجاز نیست تزئینات شکل هندسی بخود گرفت. این ویژگیها آثار هنری آیینهکاری را در ایران بوجود آورد.
در دوران قاجاریه که به سبب تعاملات فرهنگی و مراودات سیاسی، معماری اروپایی به جای معماری ایران در ساختمانهای دولتی و برخی کاخها الگو قرار گرفت، توجه به هنرهای ظریفهافزون شد. نمونههای زیبایی از پنجرههای رنگی، گچ کاری و آئینه کاری را میتوان در خانههای به جاماندهاز دوران قاجار به ویژه در کاشان یافت. خانه بروجردیهی به عنوان یکی از بهترین آثار معماری ایران سرشار از خلاقیتهای هنرمندان سنتی ایران است.
منابع
ـ پُرادا، ایدت، هنر ایران باستان «تمدنهای پیش ازاسلام»، ترجمه یوسف مجیدزاده، تهران، 1357.
ـ پوپ، آرتور اپهام، معماری ایران، ترجمه غلامحسین صدری افشار، تهران، 1366.
ـ کریستن سن، آرتور، ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، تهران، 1334.
- گدار، آندره، هنرایران، ترجمه بهروز حبیبی، دانشگاه ملی، تهران، 1358.
ـ گدار، آندره، آثار ایران، ترجمه سروقد مقدم، مشهد، 1367.
ـ گیرشمن، رمان، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران، 1336.
ـ گیرشمن، رمان، هنر ایران «ماد و هخامنشی»، ترجمه عیسی بهنام، تهران، 1371.
ـ گیرشمن، رمان، هنر ایرانی «اشکانی و ساسانی»، ترجمه بهرام فرهوشی، تهران، 1370.
ـ ویلسن، کریستی، تاریخ صنایع ایران، ترجمه عبدالله فریار، چاپ دوم، تهران، 1366