کد آهنگ

کد موسیقی

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یاد، کلید اُنس گرفتن است . [امام علی علیه السلام]

 

فضا در معماری اسلامی دارای زیبایی و تنوع نقش و رنگ مرتبط باهم می‌باشد. تزئینات در فضای معماری رابطه مستقیم با طرح بنا دارد و معنی و مفهوم اعتقادی در آن مشاهده می‌شود. همان‌طور که معماری اسلامی دارای فضاهای تعریف شده در ارتباط با طبیعت، فن ایستایی و تأسیسات دارد در تمام حجم‌های به‌وجود آمده در بنا ارتباط مستقیم بین تزئینات و معماری دیده می‌شود. به تعریف دیگر تزئینات وابسته به معماری جایگاه ویژه‌ای دارد، این ویژگی در ترکیب فضاها و تعریف سطح‌ها و تعدیل حجم‌ها و تقسیم‌بندی آن‌ها طراحی شده است.معماری زمینه‌ساز تزئینات، بوم‌های رنگ و نوشته‌ها است، تزئینات تعریف‌کننده فضا و خواناسازی حجم‌ها را برعهده دارد، حجم‌ها از تزئینات جداشدنی نیست چون حجم‌ها از ابتدا با نوع عملکرد فضاها و نیازها و اعتقادات طراحی شده‌اند با کمی دقت در فضای معماری اسلامی ملاحظه می‌شود که نوشته‌ها، خطوط هندسی، نقش‌ها و رنگ‌ها چنان معانی را بیان می‌نمایند که انسان را به تفکر وا می‌دارد. هنر اسلامی به موجب کتب و تواریخ معتبر، با ظهور دین اسلام متولد شد و با کسب تجاربی از هنرهای پیشین شروع به رشد و گسترش نهاد و در قرون 8 و 9 و 10 و 11 هجری قمری به اوج خود رسیده است و در مجموع تلفیقی است از روش‌هایی که در هنرها و سنت‌های مشرق زمین وجود داشته است.با اندیشیدن به موضوعات هنری که در کلیه آثار ساسانی وجود دارد درمی‌یابیم که در دوران هنر اسلامی، چگونه از آن موضوعات استقبال شد. تا آن‌جا که برای هنرمندان مسلمان امکان داشته است در مساجد، مدارس و حتی بناهای عام‌المنفعه نظیر کاروانسراها، آب‌انبار، بازار و... عناصری خودآگاهانه از طرح‌های ساسانی الهام گرفته شده است و منجر به ابداع طرح‌هایی جدید نظیر نقوش اسلیمی، ختائی در دوران اسلامی گردید.

جلوه و زیبایی معماری ایران به‌ویژه در دوران اسلامی به تزئیناتی که بیان اعتقادی دارند بستگی دارد، از قبیل کتیبه‌ها، آجرکاری، گچبری، کاشیکاری، حجاری، منبت‌کاری، آیینه‌کاری و نقاشی در تمامی ادوار اسلامی رواج داشته و در هر دوره‌ای با امکانات آن روزگاران پیشرفت و تکمیل شده است.

هنرمندان این رشته از هنرهای اسلامی با بهره‌گیری از انواع طرح‌های گیاهی، هندسی، ختائی و نوشته‌ها با توجه به اقلیم با استفاده از مصالح مختلف ساختمانی به معماری ایران اهمیت ویژه بخشیده‌اند. بناهای باقی‌مانده از دوران اسلامی مانند مساجد، مقابر، مدارس، کاخ‌ها، حمام‌ها و حتی پل‌ها دارای تزئینات گوناگونی است که معرف اهمیت این هنر در ادوار مختلف است. تزئینات معماری توسط ایرانیان، تکامل هنری عمده‌ای یافته است به‌طوری که در برخی از کشورهای اسلامی توسط هنرمندان ایرانی، بناهایی با تزئینات مختلف انجام گرفت، این بناها به مرور زمان و با شیوه‌های متفاوت و خاص هر دوره در هر کشور به اجرا درآمد.بدون تردید، تحقق این همه زیبایی و خلاقیت هنرمندان جز به مدد عشق به معبود امکان‌پذیر نبود و بیشترین جلوه آن‌ها را در مسجد، محراب و زیارتگاه می‌توان دید.خوشبختانه در کشور اسلامی ایران با وجود جنگ‌ها و ناملایمات زیاد که در طول تاریخ به‌خصوص در دوران اسلامی به وقوع پیوسته است آثار زیادی هنوز برجای مانده که به عنوان استادان گویا و کتاب‌های نخوانده به‌دست ما رسیده است که با بررسی و کار کارشناسی می‌توان تا حدودی به راز و رمز امن فضاسازی‌های هنرمندانه و عاشقانه پی برد. درک این موضوع زمانی که ایمان و اعتقاد به خالق نظام هستی خالص و قوی شود خودجوش است و جریان ذوق هنری در وجود انسان‌های هنرمند برقرار می‌شود و آثار پرمعنا، زیبا و نادر پدید می‌آیند. مصداق این نمونه یکی از مساجد ایران (مسجد جامع ورامین) است که به معرفی و توصیف آن می‌پردازیم.

 

تاریخچه مسجد جامع ورامین

این مسجد از نمونه‌های کامل مساجد چهار ایوانی است که در ایام سلطنت سلطان محمد خدابنده ساختمان آن شروع و بر طبق کتیبه سردر آن به سال 722 هجری پایان یافته است. در یک دید کلی از خارج مسجد تصویری از یکپارچگی و تکامل است. تسلط گنبد با قدرت و تناسبات زیبا بر تمامی ساختمان و هماهنگی و ارتباط بسیار خوب ایوان جلوی آن از نظر تناسبات از ویژگی‌های این مسجد است. تزئینات بسیار متنوع و قوی بوده و با این‌که آسیب دیده‌اند تا آن حد باقی است که بتوان در مورد جلال و رونق قدیم آن صحبت نمود. روی دیوارهای جانبی سردر که زیر خیز نیم‌گنبد قرار گرفته تا آن‌جا که باقی‌مانده با طرح‌های اسلیمی و گره‌چینی و رنگ‌های آبی فیزوزه‌ای و لاجوردی کاشی‌کاری شده بود که از نظر طرح بسیار پرکار و استادانه است. سردر ورودی مسجد جامع ورامین شبیه سردرهای مسجد جامع نطنز و مسجدجامع اشترجان است.

تزئینات سردر با کاشی لعابی به رنگ‌های فیروزه‌ای و لاجوردی و آجر بدون لعاب و طرح‌های اسلیمی و نواری است. کتیبه‌ها از سفال قالب زده بدون لعاب بر روی زمینه‌ای مرکب از قطعات کوچک کاشی است.

گذشته از تناسبات کشیده و رفیع، از دیگر ویژگی‌های سردرهای دوره ایلخانی قرار دادن دو مناره در دو سوی ایوان است که علاوه بر جنبه‌های زیبایی‌شناسی در حقیقت از شیوه‌های ساختمانی این دوره و خود پاسخی معقول و منطقی در جهت افزایش ایستایی چنین سردرهایی است که از حجم سنگین پایه‌های دو سوی سردر کاسته و به ارتفاع آن اضافه شده است. این نوع معماری از دوره ایلخانیان به بعد متداول می‌شود که نمونه‌های باقیمانده آن از این دوره در اشترجان، قم، اصفهان و کرمان موجود است.

 

توصیف تزئینات در فضای مسجد

با توجه به ارزش‌های گفته شده در مسجد جامع ورامین از نظر معماری و حجم و استواری با گفت‌وگویی که با کارشناسان این بنا انجام شد ارتباط فضای مسجد با تزئینات را در سه بخش می‌توان تفسیر نمود:

1ـ نمای بیرونی به طرف شهر و بالعکس از دید شهر به طرف ورودی مسجد که این نما با آثاری که از آن باقی‌مانده نشان‌دهنده آن است که تمام سطح نما با کاشی‌های معرق فیروزه‌ای و لاجوردی تزئین شده است و دعوتی است از مردمی که در بیرون مسجد هستند که زرق و برق دنیایی در نمای مذکور جلب‌توجه نماید.

2ـ بعد از فضای ورودی با سردری کوتاه وارد رواق مسجد می‌شویم که خیلی آرام و ساده انسان را به طرف صحن مسجد دعوت می‌نماید. وارد صحن که می‌شویم حیاطی به صورت مربع دارای چهار ایوان می‌باشد که کامل‌ترین بنای چهار ایوانی قرن 7 هجری است. سه تا از ایوان‌ها باهم هم اندازه بوده و یک ایوان روبه‌رو که گنبدخانه را بر پشت خود مخفی نموده بزرگ‌تر و جلب‌توجه بیشتری می‌نماید و دارای کتیبه‌های آجری زیبایی می‌باشد که انسان را هدایت به مقصوره می‌نماید.

3ـ فضای گنبدخانه خود از نظر معماری و تزئینات تعریف ویژه‌ای دارد محراب گچبری عظیم دوره ایلخانی با کتیبه‌های خط کوفی و پشت‌بغل‌های طاق‌ها با کاشی‌های فیروزه‌ای بسیار زیبا تزئین شده که این رنگ انسان را هدایت می‌نماید به فضای بالای گنبدخانه که با گل‌های کاشی و آجر منقوش شده و در نهایت به شمسه زیرگنبد می‌رسیم که به زیبایی خاص خود با کاشی و آجر کلمه اللّه تزئین شده است. سوره جمعه در کتیبه داخل مقصوره با خط کوفی نوشته شده اما آیه‌ای که انسان را دعوت می‌کند که روز جمعه سوداگری را رها کنید و در نماز جمعه شرکت نمائید را در داخل ایوان نوشته شده است. گذشته از این‌که این خطوط از نظر رنگ و تناسب و زیبایی و ترکیب با فضا تعریف والای خود را دارد اما از نظر معنوی و عرفان جایگاه‌های آن تعریف دیگری دارد یعنی کسی که به زیرگنبد رفت، دیگر این آیه به انجام رسیده است و این آیه برای کسانی است که در خارج گنبدخانه هستند. در تمام حرکات تزئینی مسجد خطوط گچبری زیرپا طاق‌ها و ایوان‌ها یک صدا با حرکت‌های نقش شده انسان را به زیرگنبد دعوت می‌نماید که این می‌رساند معمار سازنده مسجد فضای معماری و تزئینات و اعتقادات مردم را به درستی در جایگاه‌های خود ساخته و پرداخته است.

 

نتیجه‌گیری

به گفته بعضی منتقدین، این ترکیب (این نوع تزئینات) از قدرت بشر عادی خارج است، زیرا هیچ نقطه ضعفی در ترکیب فضاها به‌چشم نمی‌خورد. می‌توان دوگونه تعریف را بر این فضاسازی گذاشت:

1ـ این طراحی‌ها و ساخته‌ها توسط استادان بزرگی که سال‌ها تجربه داشته و عالم به علم هندسه و شناخت رنگ، تاریخ و اعتقاد بوده‌اند ساخته شده است.

2ـ این طراحی‌ها و ساخته‌ها توسط اشخاصی هنرمند که عاشق بوده‌اند و در خلوص به درجه‌ای رسیدند که به آن نظم جهانی و وحدانیت و ذات زیبایی جهان وصل شده‌اند و در ایجاد این‌گونه فضاها وقتی تصمیم می‌گرفتند هدایت شده انجام می‌دادند.

در نتیجه انجام کار کارشناسی و کندوکاو در تعریف‌های فوق و با توجه به مصداقی که از این هنرآفرینی در این پژوهش به آن اشاره شد می‌توان نتیجه گرفت که با کمی دقت در کلیه بناهای تاریخی کشور اسلامی ایران جدایی بین نقش، تزئینات و فضای معماری نبوده و به‌درستی تزئینات تعریف‌کننده فضاها و ارتباطات و توجهات بوده است. اگر متخصصان و تاریخ‌نویسان در بررسی‌های عمیق این ارزش‌ها را تعریف و مکتوب نمایند مسلماً معماری کشور ما پرمعناترین و به عبارت دیگر دارای عرفان خاصی از ترکیب رنگ و فضا و گفته‌ها و نوشته‌ها می‌باشد که انشاءاللّه با موقعیتی که در کشور پیش‌آمده تحقیقات عمق بیشتری پیدا نموده و ناگفته‌ها گفته خواهد شد.

 

فهرست منابع و مأخذ

1) کیانی، محمدیوسف. تزئینات وابسته به معماری دوران اسلامی. تهران. انتشارات سازمان میراث فرهنگی کشور. سال 1376.

2) گرابار، اولگ. شکل‌گیری هنر اسلامی. وحدتی دانشمند، مهرداد. تهران. انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. سال 1379.

3) ویلبر، دونالد. معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان. ترجمه فریار، عبداللّه. تهران. انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب. سال 1346.

4) مجله اثر. انتشارات سازمان ملی حفاظت آثار باستانی. شماره 12. سال 1365